آذربایجان قهرمان

اخبا ر روز

آذربایجان قهرمان

اخبا ر روز

لمپنیسمِ رسانه یی


تهران- ایرنا- کنش غیرحرفه یی و غیر اخلاقی عده یی از رسانه های تندرو در یورش به برخی مسوولان که اغلب به ترور شخصیت و توهین منتهی می شود، زمینه ساز بی اعتمادی مردم به این رسانه ها و گسترش نوعی بدبینی به کارکردهای سازنده ی رسانه در فضای عمومی کشور است.

افزون بر کاریکاتورهای توهین آمیز، تیترهای عجیب و غریبی چون «خبر مرگش»، «قسم دروغ»، «فیلم هندی صالحی در مجلس»، «اجرای فاجعه آفرین برجام»، «چه کسی بود صدا زد سیمان» و ... که ذیل آن می توان واژگان توهین آمیز و دشنام های آشکار را به فراوانی یافت نمونه ی کارهای برخی رسانه های تندرو به شمار می رود؛ رسانه هایی که به ویژه در هفته ها و روزهای گذشته به جای فعالیت رسانه یی و روزنامه نگاری بیشتر پایگاه هایی برای دروغ پراکنی، اتهام زنی، توهین، فحاشی و سیاه نمایی بوده اند. 
این رسانه ها اگرچه از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم شمشیر را بدون غلاف از رو بستند و نیت غیرخیرخواهانه و تخریب گرانه ی خود در مواجهه با مخالفان را بیش از پیش در خبرها و گزارش هایشان به تصویر کشیدند، اما دوره ی حساس گفت وگوهای هسته یی ایران با کشورهای 1+5 و فراز و فرودهای تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی سبب شد بیشتر چهره و اهداف واقعی خود را بنمایانند.
پیامدهای کنش غیر حرفه یی و سیاست زده ی این رسانه های تندرو نه تنها فضای عمومی جامعه در حوزه های سیاسی و اجتماعی را آلوده می کند بلکه اعتماد عمومی به رسانه را هم خدشه دار خواهد کرد؛ رسانه هایی که باید به عنوان یکی از مهمترین پایه ها و رکن های مردمسالاری، صدای گویای جامعه باشند.
در ارتباط با چرایی و همچنین پیامدهای رفتار غیراخلاقی و غیرحرفه یی این دست حلقه های پیام پراکن در جامعه چند نکته لازم به یادآوری است:
1- در زمانه یی که عصر ارتباطات نام گرفته و گسترش کمی و کیفی ابزارهای ارتباطی، انسداد جریان آزاد اطلاعات را غیرممکن کرده است، رسانه ها برکنار از سیاست و سوگیری خاص خود، وظایف مهم و خطیری بر عهده دارند که اطلاع رسانی و آگاه سازی دقیق و صادقانه ی افکار عمومی نسبت به واقعیت ها، جزو مهمترین آن ها است. رعایت اصول اخلاق انسانی، احترام به دیگران، راست گویی، پرهیز از نشر اطلاعات نادرست و پایبندی به منافع و خیر عمومی به عنوان مهمترین اصول حرفه یی روزنامه نگاری، ضمن آنکه در ذهن مخاطب تصویری واقعی از آنچه رخ داده ایجاد می کند، موجب عملیاتی شدن یکی از برجسته ترین کارویژه هایی رسانه در جامعه یعنی آموزش و پیرایش اخلاق عمومی می شود.
کارکردهای مطلوب رسانه در صورت سوء استفاده ی اصحاب و اهالی آن به کارکردهای منفی بدل خواهد شد. به عبارتی به همان اندازه که رسانه ها می توانند برای ساحت های مختلف حیات انسان در جامعه سازنده باشند، عملکرد غیر اصولی شبه رسانه ها آفتی برای جامعه خواهد بود.
رفتارهایی چون انتشار اخبار نادرست، دگرگون کردن واقعیت، تهمت زدن، فضاسازی مصنوعی، اغراق گرایی و افراطی گری، سانسور، غوغاگری (شانتاژ) و تلاش برای تحریک و برانگیختن افکار عمومی در جهت تامین منافع افراد و گروه های خاص پیامدهای نامطلوبی در جامعه به دنبال خواهد داشت؛ نتایجی چون تضعیف پایه های اخلاق عمومی، بی اعتمادی به رسانه ها و گروه های سیاسی، ایجاد انشقاق و تشتت در جامعه و کمرنگ شدن وحدت ملی.
2- وجود و فعالیت رسانه های مختلف که هرکدام جریان فکری و سیاسی متفاوتی را نمایندگی می کنند در فضای آزادی بیان، از ویژگی های برجسته ی نظام های مردمسالار است. در چنین نظام هایی، دفاع از منافع ملی وجه مشترک و خط قرمز همه ی رسانه های مجاز فعال است؛ منافعی که کلیت نظام بر سر آن اجماع دارد و عدول از آن به هیچ وجه و نزد هیچ جناح و جریانی قابل پذیرش نیست.
در ماه های گذشته برخی رسانه های تندرو با سوء استفاده از اصل آزادی بیان و ظرفیت بالای «دیگرپذیری» و «انتقاد پذیری» دولت، زبان به تخریب مسوولان خدمتگذار ملت گشوده اند و بدون هیچ استدلال منطقی و عاقلانه یی عملکرد آن ها به ویژه در حوزه ی هسته یی را زیر سوال می برند. این گروه همپیوند با کاسبان تحریم که توافق هسته یی را در راستای تامین و تداوم منافع گروهی و جناحی اقلیت خود نمی دانند، ادعا می کنند برجام تامین کننده ی منافع ملی جمهوری اسلامی ایران نیست. حال آنکه حمایت رهبر انقلاب و مجموعه ی نظام و همچنین مهر تایید نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان بر توافقی که پس از 2 سال تلاش و همت تیم کارآزموده ی دیپلماسی کشورمان حاصل شده، نادرستی رفتار و گفتار این اقلیت را آشکار می کند. البته برای این گروه که منافع ملی را به منافع جناحی خود تقلیل می دهند، زیرپا گذاشتن اصول حرفه یی روزنامه نگاری و سوء استفاده از ظرفیت بالای گفتمان سازی و جریان سازی رسانه برای تخریب جناح مقابل نکوهیده نیست. 
3- انتقاد به عنوان اصلی پیشرو در ارتباطات اجتماعی، این روزها در عالم مناسبات و تعاملات سیاسی مردمسالار هم جای خود را باز کرده است. کارآمدی و تاثیرگذاری این کنش مترقی در گرو رعایت مولفه هایی است که مرز آن از رفتارهایی چون عیب جویی، تحقیر، توهین، تخریب و ... جدا است. هدف قرار دادن کنش و کارنامه ی مسوولان و پرهیز از ترور شخصیت آن ها و بررسی همزمان نقاط ضعف و قوت عملکردها با محوریت منافع ملی و با قصد اصلاح امور، عنصر هدفمندی و سازنده بودن انتقاد را تضمین می کند.
در برابر، سوء برداشت یا سوءاستفاده از اصل انتقاد، این روزها در معدود رسانه هایی به تشدید پدیده یی منجر شده که می توان از آن با عنوان «لمپنیسم» یا «هجوگویی» یاد کرد. این رسانه ها از همه ی فرصت ها و ابزارهای اطلاع رسانی که در اختیار دارند بی محابا و با هر ادبیاتی برای مخالفت با مسوولان دولتی، بسیاری از نمایندگان و دیگر مسوولان بهره می برند. در این ارتباط، بسیاری ظهور ادبیاتی خاص و غیراصولی در برخی رسانه نماها را برآمده از نوعی بی ادبی و بداخلاقی و همچنین خشونت طلبی می دانند که متاسفانه و به ویژه طی سال های گذشته از کانون های خاص در فضای جامعه ی سیاسی کشور گسترش یافته است.
این در حالی است که برای انتقاد کردن باید از ادبیات خاص سیاسی و رسانه یی و استدلالی منطقی بهره برد. در زمان حاضر رسانه های وزین بسیاری فعالیت دارند که به رغم انتقاد پیاپی از جناح حریف، به دلیل پیروی و پایبندی به اصول اخلاق انسانی و حرفه یی روزنامه نگاری، نه تنها موجب وازدگی مخاطب و بی اعتمادی او نمی شوند، بلکه زمینه های تفکر منطقی، بسیج افکار عمومی و اصلاح رفتار و کنش طرف مقابل را فراهم می آورند.
جان کلام اینکه انتقاد فحاشی نیست و رسانه را هم نمی توان به تریبونی برای درشت گویی تبدیل کرد. گروه هایی که به بهانه ی انتقاد در رسانه ها زبان به فحاشی می گشایند، اطلاع درستی از کارویژه های رسانه ندارند و انتظار دارند رسانه کارکردی نظیر «قمه» در چاله میدان ها پیدا کند.
کسانی که دست اندرکار انتشار دشنام نامه هستند، به نوعی منش و ادبیات خود را در قالب فعالیت رسانه یی جاری و نمایان می سازند. استفاده از خشونت کلامی که هر روز چهره ی مخالفی را در رسانه ها می خراشد، نشان دهنده ی ماهیت اقلیتی است که نه تنها منافع ملی را قربانی منافع جناحی می کند، بلکه به ابتدایی ترین اصول اخلاقی، انسانی و اسلامی هم پایبند نیست.
اقدام دشنام نگاران در واقع مصداق واقعی آلودن ساحت های مقدسی است که کارویژه های فضیلت ساز خود را دارد. هنگامی که از رسانه به عنوان پیشاهنگ رسالت آگاهی بخشی و اطلاع رسانی صحیح به مردم، به شکل ابزاری برای دستیابی به منافع اقلیت استفاده می شود یا زمانی که از نهادهایی چون حسینیه ها و تکیه های مذهبی با کارویژه ی کمک به تزکیه و پالایش روح و ژرف اندیشی دینی برای توهین، تهمت، دروغ و خرافه پراکنی استفاده می شود، باید نگران تر از همیشه در این چالش های اخلاقی نگریست و در پی چاره یی برای این رفع آفت ها بود؛ آفتی که نهادهای ارزشی و اعلای جامعه را به سمت کارکردی وارونه سوق می دهد.
در این پیوند، نظارت و ارزیابی عملکرد رسانه ها با معیارهای کار حرفه یی، اخلاقی و اسلامی و قانونگرایی در زمینه ی فعالیت های رسانه یی بدون توجه به وابستگی آن ها به جریان های سیاسی مختلف، می تواند شاخص سلامت فضای رسانه یی کشور را ارتقا دهد و رسانه را از آسیب سوء استفاده ی فرصت طلبان و بداخلاقان برهاند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.